بخشندگی، [بذر] دوستی را [در دل ها [می کارد . [امام علی علیه السلام]
به وبلاگ گروه های آموزشی راهنمایی فلاورجان خوش آمدید
چرخه یادگیری
شنبه 90 فروردین 27 , ساعت 1:10 صبح  

چرخه یادگیری 

 

یادگیری ما را نمی توان با مقیاسی مانند عقربه سوخت ماشین اندازه گیری کرد که از خالی تا پر تغییر می کند. ما با مرور دوباره آنچه که قبلا آموخته ایم و بازاندیشی در افکار وطرحهایمان برای یادگیری در آینده ، یاد می گیریم. وهمیشه چیزهای بیشتری برای آموختن وجود دارد.
معروف ترین چرخه یادگیری "چرخه کولب" است که چهار مرحله را برای یادگیری شناسایی کرده است:

تجربه

 

عمل



 

 

 

تفکر
 

 

مفهوم ساختن

این مدل نشان می دهد که ما چگونه از طریق تجربه و از مقایسه تجربه خودمان با دیگران یاد می گیریم که چگونه تجربه هایمان را تحلیل کنیم و برای کارهای جدیدی برنامه ریزی کنیم. اگر تمام فازهای این چرخه را طی کنیم "یادگیری تجربی" ، چنانکه به این اسم مشهور است، به تجربه اندک ما محدود نمی شود.

سبک های یادگیری
همه ما به یک روش یاد نمی گیریم. ما گرایش داریم روش هایی را که با آنها راحت تر هستیم انتخاب کنبم و بقیه روشها را کنار بگذاریم. این نکته مهم است که ما از سلیقه مان در مورد سبک های یادگیری باخبر باشیم تا بتوانیم:

• از روش های یادگیری مان استفاده کنیم که با آموزش خاصی که فرا می گیریم، سازگار باشد.
• یادگیری مان را در روش های ضعیف تر بهبود بخشیم.

نکته مهم آن است که بدانیم " سبک های یادگیری" خصوصیات فردی افراد نیستند و ما همه در شرایط متفاوت سبک های متفاوتی را به کار می گیریم. هر چند، معمولا ما یک یا دو سبک را بر بقیه ترجیح می دهیم. به گفته هانری و مامفورد (1986) برای اینکه چرخه یادگیری (چرخه کولب را نگاه کنید) را کاملا طی کنیم، باید هر چهار سبک یادگیری را در پیش گرفت. ضعف یا قبول نکردن هر کدام از این سبک های یادگیری ، فرآیند یادگیری را دچار مانع می کند.

فعالیت گرا

 

شما به جای اینکه به دفترچه راهنما مراجعه کنید با انجام دادن هرکاری، آن را یاد می گیرید. دوست دارید خود را دربیشترین تجربه ها و فعالیتهای ممکن غرق کنید. اغلب دوست دارید در گروه کار کنید تا بتوانید ایده های بیشتری بدهید و امتحان کنید. نقطه قوت شما پذیرش فکری و شور وشوق شماست.

اهل فکر

 

شما عقب می ایستید و مشاهده می کنید؛ چون دوست دارید قبل ازتصمیم گیری درباره پیشروی، تا آنجا که می توانید اطلاعات جمع کنید. به جای یک باره پریدن در وسط ماجرا، ترجیح می دهید تصویر بزرگ تری به دست بیاورید که شامل تجارب و دیدگاه های آدم های دیگر باشد. نقطه قوت شما جمع آوری اطلاعات با دقت زیاد و تحلیل آنها برای رسیدن به نتیجه است.

نظریه پرداز

 

شما می خواهید تمام مشاهداتتان را با قالب نظریه ها و چهارچوبها تطبیق دهید تا بتوانید ببیند چگونه یک مشاهده به مشاهده های دیگر ربط پیدا می کند. شما سعی می کنید با پرسیدن این سوال که "چطور جور در می آید؟" آمو خته های جدید را با نظریه ها و چهارچوب خودتان سازگارکنید. نقطه قوت شما این است که در تلاش برای حل یک مسئله، از ربط بین قسمت های مختلف برای داشتن یک رویکرد قدم به قدم استفاده می کنید.

پراگماتیست

 

شما همیشه دنبال ایده های جدید هستید تا آنها را به عمل درآورید. معیار اصلی شما برای قضاوت در مورد یک نظریه، نتیجه عملی ناشی از آن است. نقطه قوت شما هم این است که می توانید با اعتماد به نفس ایده جدیدی را مطرح کنید و به مرحله عمل در آورید.

وضعیت های یادگیری
وقتی دانش آموزان در حال کسب مهارت یا دانش جدیدی هستند، اندیشیدن به "وضعیت یادگیری" شان یعنی میزان توانایی و آگاهی شان ازآن سودمند است. اگر یادگیرنده از نیاز خود آگاه نباشد، نمی تواند از پیش نهادهای کمک استفاده کند. دابین چهار وضعیت برای یادگیری پیش نهاد می کند:

 

 

خودآگاه

ناخودآگاه

 

از نیاز به یادگیری یک مهارت یا دانش جدید:

 

 

کار آمد

در مهارت یا دانش مورد نظر

کارآمد خودآگاه

 کارآمد ناخودآگاه

ناکارآمد

ناکارآمد آگاه

ناکارآمد ناخودآگاه

 یادگیرنده اغلب در حالیکه نسبت به نیازها و ضعفهای آموزشی خود در وضعیت ناکارآمد خودآگاه است، شروع به یادگیری می کند . متاسفانه خیلی از ما در مرحله ناکارآمد ناخودآگاه (آن کس که نداند و نداند که نداند!) هستیم. فهمیدن این وضعیتها برای هدایت یادگیرندگان به وضعیت مطلوب کارآمد ناخودآگاه ، مثلا درراندن یک ماشین، بسیار ضروری است.

انگیزه برای تحصیل در سطوح عالی تر
انگیزه یادگیرنده نقش مهمی در فرآیند یادگیری بازی می کند. مقدار انگیزه ما به این بستگی دارد که چه کسی هستیم، چه چیز می خواهیم یاد بگیریم و شرایطی که در آن یاد می گیریم چیست. بررسی هایی که تایلور (1983) روی دانشجویان دانشگاه اپن انجام داد نشان داده است که در تحصیلات عالی چهار رویکرد عمده در انگیزش دانش آموزان وجود دارد. هر کدام از این رویکردها ( ونه خصوصیات فردی!) را می توان به به دو زیر گروه علاقه درونی به فرآیند یادگیری و علاقه بیرونی به یادگیری به عنوان وسیله ای برای رسیدن به یک هدف تقسیم کرد. این چهار رویکرد را می توان به صورت زیر خلاصه کرد:
 

رویکرد

هدف

علاقه

نگرانی های دانش آموز

شغلی

آموزش

درونی

آیا این یاد گیری به شغل انتخابیم مربوط می شود؟

 

مدرک گرفتن

 بیرونی

آیا رشته ام برای کارفرماها شناخته شده و معتبراست؟

آموزشی

 علاقه ذهنی

درونی

آیا برنامه درسی ام جالب است؟ آیا کلاس ها انگیزه ام را تقویت می کنند؟

 

پیشرفت تحصیلی

بیرونی

آیا نمراتم نشان می دهد که پیشرفت خوبی داشته ام؟

شخصی

رشد و اصلاح شخصی

درونی

آیا من با چالش مواجه می شوم و آیا تجربه ام زیاد می شود؟

 

جبران کمبود یا فرصت قبلی

بیرونی

بازخوردم چقدر خوب است؟ آیا این درس را می گذرانم؟

اجتماعی

خوش گذراندن

بیرونی

آیا امکانات ورزشی و فرهنگی خوبی موجود هست؟

انگیزه اجتماعی برای یادگیری نیازی بیرونی است و بنابراین تقسیم بندی درونی ندارد

دیدگاه های ما نسبت به یادگیری
اینکه ما یادگیری مان را چگونه شروع می کنیم به دانش و مهارت های قبلی، انگیزه ما برای یادگیری، روش یادگیری و شرایط آموزشی محیط یادگیری مان بستگی دارد. اما اساسی تر از اینها، چگونگی شروع یادگیری در وهله اول، به اینکه چه تصوری از آموزش داریم مربوط می شود. مارتون و سالجو (1997) دو رویکرد یادگیری عمیق و سطحی راشناسایی کرده اند که اساسا در تصوری که ازمعنی آموزش دارند با هم متفاوتند. "یادگیری عمیق" رویکرد مطلوب آموزش عالی است. "یادگیری سطحی" در پیوند با حفظ کردن فرمول ها و معلومات بدیهی است. باید دو نکته را در رویکرد به آموزش ، مورد توجه قرار داد. اولا، آدم های متفاوتی که رویکردهای یادگیری متفاوت دارند، سر کلاس یک درس واحد می نشینند. دوم اینکه یک شخص واحد بر حسب زمان یا چیزی که می گیرد، رویکرد متفاوتی را اتخاذ می کند.

یادگیری عمیق


یادگیری عمیق، متضاد یادگیری سطحی و رویکرد مطلوب آموزش عالی است. کسانی که رویکرد عمیق به یادگیری دارند مطالب جدید را با ربط دادن آنها به دانسته های قبلی شان یاد می گیرند. بعضی اوقات به این رویکرد، "یادگیری کل نگر" گفته می شود، چون این نوع یادگیری با داشتن فهم و دیدگاه واحدی نسبت به جهان مرتبط است. کسی که رویکرد عمیق دارد به جای اینکه واقعیات را از هم جدا کند همواره در حال این سوال است که " چطور جور درمی آید؟ بحث بر سر چیست؟ آیا توضیح دیگری وجود ندارد؟" در این یادگیری ارزش یابی به جای بازتولید صرف درسها، درگیر شدنی فعالانه با اندیشه هاست.

یادگیری سطحی


یادگیری سطحی گردآوری معلومات بی ربط به هم مانند اسم آدم ها و مکان ها و تاریخ وقایع است. این رویکرد، یادگیری را چیزی می بیند که می توان آن را با عقربه سوخت اندازه گیری کرد؛ که از خالی شروع می شود و باید تا پرشدن پیش برود. این رویکرد به "یادگیری اتمیستی " شهرت دارد چون وقتی ما به طور سطحی یاد می گیریم، میزان دانسته هایمان را به شکل یک توده می بینیم نه به صورت کیف پولی که می توان آن را روی هم گذاشت و پس انداز کرد. وقتی زمان ارزشیابی این یادگیری برسد به تکنیکهای " مرور" و رویه هایی معمولی مثل حفظ کردن نیاز پیدا می کنیم. مشکل اصلی یادگیری سطحی هم وقتی بروز می کند که مجموعه اطلاعاتی که با آنها سرو کار داریم، بسیار گسترده شود.

یادگیری استراتژیک


یادگیری استراتژیک بر تکنیکهای یادگیری تاکید دارد. در این رویکرد دانش آموزان یادداشت های خود را سازماندهی می کنند و سعی می کنند معیارهای درس را پیش بینی و جوابهایشان را به آنچه معلم می خواهد، نزدیکتر کنند. "رویکرد استراتژیک" تلاشی منطقی در جهت ایجاد تعادل بین میزان تلاش برای یادگرفتن یک درس و نمره آن است. مدیریت زمان و منابع از مسایل اصلی این روش است.

 

 

سه رویکرد به آموزش را می توان به صورت زیر خلاصه کرد:

رویکرد

هدف از فعالیت

ویژگی های رویکرد

با هدف:

رویکرد عمیق

تبدیل کردن

درگیری فعال با ایده های جدید.
ربط دادن دانسته های قبلی به آموخته های جدید
پیدا کردن منطق و شاهد در بحث ها

درک معنی اندیشه ها

رویکرد سطحی

باز تولید کردن

دانش را مجموعه از واقعیتهای بی ارتباط دانستن
حفظ کردن اسم ها، تاریخ ها و فرآیندها
استرس!

کسب دانش ومهارت های لازم

رویکرد استراتژیک

سازمان دهی کردن

روشن کردن خواسته های درس
مدیریت خوب منابع و بار کاری
یادگرفتن آنچه معلم ها می خواهند

رسیدن به بالاترین نمره ممکن ازای مقدار تلاش معین

باز هم تاکید می کنیم که مهم است درک کنیم که اینها "خصوصیات فردی" نیستند. ما بر حسب شرایط رویکردهای مختلفی را به کار می گیریم. چالش موسسات آموزشی این است که اهداف و محتوای آموزش و سبک های تدریس و انواع ارزشیابی را طوری طراحی کنند که آموزش عمیق را آسان سازد.


مهارتهای یادگیری         نظریه های یادگیری

 

اصولاً هر فعالیتی یک مبنای نظری دارد که منتج از یک سری تحقیقات و تابع یک اصول و شناخت کلیت یافته­ای است .

نظریه به معنای وسیع عبارتست از تعبیر و تفسیر حوزه ای از شناخت . در نتیجه براساس این تعریف، نظریه­های یادگیری اصول کلیت یافته­ای هستند در زمینه یادگیری و شرایط آن . یعنی نظریه­های یادگیری در واقع تحلیل کننده شرایط یادگیری است .

بسیاری از معلمین و دانشجویان بین نظریه و فرضیه تفاوت قائل نیستند یا اشتباه می­کنند وقتی می­گوییم فرضیه یعنی یک راه حل احتمالی علمی مسأ­له در برابر یک مسأ­له­ای که هنوز صحت و سقم آن تأیید و یا رد نشده است .

 

اما نظریه ها مجموعه ای از معرفت و دانش بشری هستند در حوزه­ای از مطالعات که دقیقاً به اثبات رسید ، این نظریه یا مجموعه تحقیقات یک کلیات دارند که مجموعه آنها را شامل می­شود . در واقع بر اساس آن کلیات است که شما می­توانید یک فعالیت را تعریف و تفسیر کنید بنابراین به معنای تأ­یید نشده هستند ، اما به این معنی نیست که مطلق باشد ، همین است و دیگر عوض نمی­شود ، خیر . پس نظریه قابل تغییر و تحول هست. در نظریه مجموعه عوامل در اختیار محقق نیست مخصوصاً در تحقیقات علوم انسانی و گیاهی ، گر چه اکثر نظریه­ها­یمان در روانشناسی تربیتی و یادگیری بر اساس تحقیقاتی است که در آزمایشگاه صورت گرفته و دقیقاً همان مراحل کنترل که در بقیه تحقیقات وجود دارد در اینجا حاکم است ولی با این حال ما نظریه را بعنوان یک قانون و قطعیت نگاه نمی­کنیم ولی نتایج تأ­یید شده و پذیرفته شده بر اساس کار محقّقان است .

نظریه­های مختلفی در زمینه یادگیری وجود دارد که ما آنها را در دو حوزه و قلمرو مورد تحلیل و بررسی قرار می دهیم .

 

 

حوزه رفتار گرایی یا نظریه­های شرطی

حوزه نظریه­های شناختی

دیدگاه این دو نظریه در مورد یادگیری و حتی در زمینه آموزش کاملاً با یکدیگر متفاوت هستند. حال این سؤال مطرح می­گردد که اگر یادگیری یک مفهوم مشخص است ، پس چرا این همه نظریه­های مختلف وجود دارد و نقد زیاد شده است ؟

دلیل آن اینست که محقق و روانشناس بر اساس دیدگاه خود و یا از منظری که به یادگیری نگاه می­کند آنرا تعبیر و تفسیر می­کند بنابراین نگاه او درست است و غلط نیست . او از یک زاویه نگاه می­کند اما باید یادآور شد که نظریه نمی­تواند باز­گو کننده تمام مجموعه فرآیند یادگیری باشد .

اگر چه مقوله بحثمان در این حوزه و حیطه نیست و عزیزان باید به کتاب روانشناسی تربیتی و یادگیری مراجعه کنند . اما چون در جلسه قبل بحث ما تدریس و یادگیری بود لذا باید از نظریه یادگیری تا حدودی آشنا باشیم .

در نظریه رفتارگرایی افراد زیادی را دیدید که معروفترین آنها اسکینر و پاولف می­باشند. اما آنچه در روانشناسی تربیتی بیشتر مطرح می­باشد اسم اسکینراست که مترادف شده با رفتارگرایی رفتارگرایان اصولاً یادگیری را عبارت از ایجاد و تقویت رابطه و پیوند بین محرک و پاسخ در سیستم عصبی فرد می­دانند . اینها معتقدند یک نوع رابطه و پیوند عصبی بین محرک و پاسخ است که در فرد تغییر ایجاد می­کند .

البته دیدگاهها متفاوت است که مشهورترین آنها شرطی شدن کلاسیک یا شرطی شدن پاولوفی و یا شرطی شدن واکنشی است و دیگر نظریه شرطی شدن فعال است که بیشتر بنام اسکینر است ، که ما سعی می­کنیم برای نمونه اشاره کنیم . و بعد این نظریه­ها را تحت عنوان الگوهای یادگیری دنبال کنیم.

 

 

 


نوشته شده توسط گروه های آموزشی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

به وبلاگ گروه های آموزشی راهنمایی فلاورجان خوش آمدید

مدیر وبلاگ : گروه های آموزشی[100]
نویسندگان وبلاگ :
خانم جعفری[12]
خانم خدری[10]
خانم صالحی[8]
زین علی[1]

هـمکاران محترم و دانش آموزان عزیز به وبلاگ خودتان خوش آمدید.امید است،که ما را در این مسیر یاری کنید.ضمنا پذیرای انتقادات و پیشنهادات شما عزیزان نیز می باشیم.با تشکر گروه های آموزشی
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 4 بازدید
بازدید دیروز: 35 بازدید
بازدید کل: 215832 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
وضعیت من در یاهو
لینک های روزانه

وزارت آموزش وپرورش [42]
آموزش وپرورش اصفهان [76]
مدیریت آموزش وپرورش فلاورجان [107]
امتحانات متوسطه [31]
آموزش راهنمایی [155]
پایگاه جامع علمی دانش آموزی [15]
کارشناسی تکنولوژی وگروه های آموزشی استان [105]
مرکز انجمن های علمی معلمان استان اصفهان [31]
فیش حقوق [111]
[آرشیو(9)]
فهرست موضوعی یادداشت ها
مطالب علمی- آموزشی[18] . آموزش ITC[6] . مناسبت ها[5] . مطالب درسی[3] . بخشنامه ها[2] .
نوشته های پیشین

مطالب آموزشی-علمی
مناسبت ها-گفتار ها
بخشنا مه ها
مطالب ITC
مطالب علوم اجتماعی
مطالب دینی
مطالب ریاضی
آموزشی- تربیتی
لوگوی وبلاگ من

به وبلاگ گروه های آموزشی راهنمایی فلاورجان خوش آمدید
لینک دوستان من

بانک مقالات(جزیره اسرار آمیز دانش)
نگاهی به معارف اسلامی
کمیسیون ارزشیابی
پایگاه آموزش دوره راهنمایی
کلاس مجازی
دانش نامه رشد
تبیان آموزش
پایگاه کتاب الکترونیکی ایران
آپلودعکس
سایت های علمی
آموزش برنامه نویسی
صفحات اختصاصی

ادبیات فارسی
زبان انگلیسی
دینی و عربی
علوم اجتماعی
مدیران
ریاضی
علوم تجربی
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

تبریک آغاز سال تحصیلی جدید
پیام دکتر احمدی نژاد به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید
چند بار بخوانید
این قسمت نان را نخورید؟
اگر کسی در حالت سکته قرار گرفت
درس هایی از زندگی انیشتین
عکس هایی از پروژه جدید شهر شناور در دبی
تاثیرات عجیب رنگها
آیا میدانستید که
آیا میدانستید که؟!
ساخت نقشه تصویری ( image map )
[عناوین آرشیوشده]